د طبیعی زیرمومدیریت
انسان ها دو هدف تأمین منابع اقتصادی و تأمین نیازهای معیشتی در طبیعت دخالت میکنند. اما نیازهای نامحدود انسان در مقابل منابع محدود طبیعت قرار گرفته و توازن را به ضد منابع طبیعی و تخریب منابع و بهره برداری های بالاتر از توان تولیدی آنها میکشاند. در حقیقت می توان ادعا کرد که هر نوع پیوندی که در یک جامعۀ انسانی با یک منبع طبیعی برقرار می شود، فرهنگ را به وجود خواهد آورد.
به عبارتی دیگر از تقابل جامعۀ بشری با محیط زیست فرهنگ شکل می گیرد و در نهایت هرگاه یکی از این عوامل از حالت تعادل خارج شوند، شرایط ایکو سیستم را تحت تأثیر قرار می دهند. لذا پیوند های دو جانبۀ انسان و طبیعت، انسان ها را به حیث مخرب منابع طبیعی معرفی می نماید و تخریبات انسان در ساحۀ منابع طبیعی در سده ها و دهه های اخیر به حدی افزایش یافته که حیات بشر را در آیندۀ نزدیک به تهدید مواجه ساخته است.
در حالیکه حفاظت از طبعیت و استفادۀ دوامدار از منابع طبیعی علاوه بر اهمیت اقتصادی، کارکردهای زیست محیطی از قبیل ترسیب کاربن، تنظیم گردش آب در طبیعت، تلطیف و پالایش اقلیم و آب و هوا، تولید نباتات طبی و صنعتی، حفاظت از خاک، کاهش سیلاب ها، سیاحت و گردشگری داشته و به دلیل تجدیدپذیر بودن، اهمیت آن از نفت و گاز بیشتر است.
لذا در سیر تاریخ انسان بحثی به نام مدیریت منابع طبیعی به وجود آمد. مدیریت منابع طبیعی به استفاده از علم مدیریت در منابع طبیعی، همچون؛ زمین، آب، خاک، نباتات و حیوانات اشاره دارد و تمرکز اصلی آن بر نحوۀ مدیریت بر کیفیت زندگی در نسل های فعلی و آینده، معطوف می باشد. مدیریت منابع طبیعی در عمل بر شیوۀ مدیریت و نحوۀ تعامل مردم با مناظر طبیعی نظارت می نماید. مدیریت منابع طبیعی از طریق برنامه ریزی استفاده از زمین، مدیریت آب، حفاظت از تنوع زیستی در صنایعی، مانند؛ زراعت، استخراج معادن، سیاحت، ماهی گیری و جنگل داری فعالیت مستقیم دارد.
نهایتاً مدیریت و حفاظت از منابع طبیعی باعث، تولید، تصفیه و پاکسازی و تلطیف هوا، تنظیم و تامین آب، حفظ و تولید خاک، تأمین غذا، بازیافت و تجزیۀ ضایعات، منابع طبی، تأمین مواد خام برای مصارف صنعتی، سیاحت، کمک به زراعت با تلفیق زراعت و توسعۀ جنگلات به شکل دوامدار می شود.